عقل پا به رهنه از آغوشم میگریزد
چشمانم دو دو میزند
عقل مضحکه خیال مجنونیم میشود
بلند بلندتر باز بلندتر
اینبار با تمام وجود صدایش میکنم
نمیشنود امان از این موسیقی عاشقانه دلم
کم کم کم کم کم
اه لعنت بر این دل خونین جگر که صدایش کم نمیشود
عقل نازنینم نرو انجا دره است نروووووو...وو
:: بازدید از این مطلب : 170
|
امتیاز مطلب : 43
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11